04:20 690 2020-11-29 01:51:22
|
|
دسته
Sm جنسیت
ادرس كانال سكسي تلگرام
|
مفصل بزرگسالان xxx فیلم توضیحات: من و ناتاشا تصمیم گرفتیم که عروسی بازی نکنیم بلکه کوپن بگیریم و یک ماه عسل را در جمهوری دومینیکن بگذرانیم. نه یک ماه بلکه دو هفته در بهشت است. اما روز بعد از عروسی در هواپیما بود. وقتی یکی از ساقدوش ها شناسنامه عروسی به ما داد ، پدرم به من سلام کرد و کلیدهای آپارتمان را در کف من گذاشت. وی گفت: "این یک هدیه برای شما است." - تاکنون فقط یک اتاق و ناتمام است. فقط یک تخت بزرگ وجود دارد و شما امروز به چیز دیگری احتیاج ندارید. سپس یک رستوران با یک عید دلپذیر برای برخی ادرس كانال سكسي تلگرام از نزدیکترین افراد وجود داشت که بعد از آن شاهدان ما و من به یک آپارتمان جدید نقل مکان کردیم و آنها نمی توانند منتظر دیدن آن باشند. مستی که قبلاً خوش تیپ بود وارد خانه شد و پدر علاوه بر تختخواب ، جعبه دیگری از شامپاین و دوربین را نیز خریداری کرد. مجبور شدم از گردن بنوشم. ابتدا بطری را تحویل دادیم و نوشیدیم و بعد آن را برای همه باز کردیم. جایی برای نشستن وجود نداشت ، جز یک ملافه کتانی جدید و با احتیاط ، که امروزه به سمت آن تکیه می کنیم. در طول این دروغ ، آرنا ایده تنظیم عمل انتقال عروس به همسرش را گرفت. - شما آن را دوست دارید به تمام روشی که امروز انجام می دهید. و او را پس از عروسی طلایی بوسید. به ایگور ، شاهد همسر و بهترین دوست بروید و او را به عنوان یک شوهر پرشور تصویر کنید. برای تاریخ از شما ، اولگ عکس بگیرید. به انگشتان همسر جوان نگاه کنید! ایگور ، هر کدام را ببوسید. بوسه ایگور را روی انگشتان همسرم گرفتم و فهمیدم این بازی روی من شروع شده است. فکر می کنم این هم ایگور را بالا برد. آرنا ادامه داد: "جای او چیست؟" "چه گوش ... چه بینی ... چه چشم ..." از دوستم پرسیدم ، "نگران نباشید زیرا ایگور ، فوکوس اتوماتیک و فلاش زمان شلیک ندارند." آرنا ادامه داد: و چه نوع گونه ها ، گونه های مطیع او برای گونه ها تنظیم شده است. - و گونه های بلوند او چیست ... گردن یخی او چیست ... و چه لبهای شیرین ... و عکس گرفتم که چگونه دوست پسرم همسر من را می بوسید. همانطور که در آنجا ایستاده بودند و نتوانستند همه چیز را با جزئیات ببینند ، به آنها گفتم که کمی برگردید و چند عکس بگیرید. با بسته شدن چشمان ، لنکا بوسید و حتی پای راستش را خم کرد. هنگام بوسیدن ، وقتی او همیشه بسیار هیجان زده بود ، این کار را کرد. لباس بلند. وقتی به زانو درآورد ، از من سؤال كرد و من سرش را تأیید كردم. من دیدم که لکنا چقدر هیجان زده است و می خواستم او از این ایده بسیار هیجان زده شود. در همین حال ، آرنا از روی نیمکت بلند شد و زاویه لباس را آنقدر بالا برد که حتی از بالا می توانست نه تنها لبه های جوراب ساق بلند بلکه جوراب های توری را نیز ببیند. ایگور پای خود را بالاتر از انباشته می بوسید ، و من آن را از بالا عکس کردم ، سپس چمباتمه زدم ، تقریباً به پایین سقوط کردم. تنها چیزی که من را از افتادن باز می داشت این بود که توانستم زانوی همسر تازه پخته ام را بگیرم. من قبلاً درخواست دستکاری مجدد برای حذف این کار را از زانو کردم. ایگور مشتاقانه بوسه را بر روی ران راست تکرار کرد ، سپس سمت چپ تقریباً در شورت و آماده بالا رفتن بود ، اما آرنا زاویه شلوار Lenkina را پایین آورد: "و ما شانه های شگفت انگیزی داریم ... شکل دامن یک شانه باز است. ، دوم بسته شد. ایگور از روی زانو بلند شد و چشمانش را بست و به بوسه تکیه داد و به شانه لنکا تکیه داد.در حالی که ایگور در حال بوسه بر روی شانه دوم بود ، هیچ چیز دیگری با یک صدای ضربت جزئی روی زمین نمی آمد. من از دامنه هیجان زده بودم و نمی دانستم چطور همسر خود را باز کنم ، اما در عین حال جالب بود و این بازی را متوقف کنید که همه او را تشویق می کند. Lenka بی سر و صدا ایستاد.من می توانستم صبر کنم او به نوعی واکنش نشان می داد ، یا او می توانست آن را بو کند ، و من نمی خواهم آن را از دست بدهم ، زیرا ایگور در حال حاضر با شور و شوق بوسیدن شانه های سینه بند ، با نیمه توری و یک تکه نازک از لباس زیر کوتاه توری شفاف بود. که این کار در حضور همسرش که عکاسی می کند انجام شد aphed همه ویژگی خاصی را اضافه کردند. "و ما همچنین سینه های شیرینی داریم که بچه های کوچک را تغذیه می کند ... در ضمن آنها باید پسران ما را دیوانه کنند ... که فکر می کنم بهترین ایگور است که تا کنون با سینه بند بوسه زده است. اما آرنا با کمال میل به چنگ افتاد. و سینه بند بدون تسمه
|