05:00 1735 2020-10-26 01:33:20
|
|
دسته
باشگاه مهندسان دختر فاک ریزه اندام برهنه
عضویت در کانال فیلم سکسی
|
مفصل بزرگسالان xxx فیلم توضیحات: کمی بعد از فارغ التحصیلی من ازدواج کردم و نام او ناتاشا بود. سبزه سکسی با منحنی ها ، بنابراین می توانید او را مختصر کنید. قبل از او ، من دو دختر داشتم که هر کدام یک سال با آنها ملاقات کردم. به هر دلیلی ، با این وجود ، انتخاب من روی خانمی به نام ناتاشا با تصویر جنیفر لوپز افتاد. فکر می کنم سرنوشت من 180 سانتی متر ، قوی هستم و همسرم 172 سانتی متر است - که ، به نظرم قد برای من قد است. اما شما به این همه عادت می کنید ، من به خطر افتادم. عضویت در کانال فیلم سکسی با این حال ، علاوه بر قد او ، از اندازه الاغ او گیج می شدم. ناتاشا در اوایل نوجوانی ، پنج سال در اسکیت بازی کرده بود و الاغش آنقدر گسترده و قوی بود که در ابتدا من را سوار کرد. یک بار ، شنبه عصر ، هنگامی که دوست قدیمی من آنتویا رسید ، من و ناتاشا در خانه نشسته بودیم. او یک بطری ودکا لیمو را با خودش آورد که خیلی زود خالی شد. ما داستانهای مسخره ، گاه مسخره و شوخی های مسمومانه را به یکدیگر گفتیم. سپس با کم شدن نور و دیسک با تأخیر شروع به شکستن کردیم. ناتاشا در لباس شب مشکی بود و شگفت انگیز به نظر می رسید. دهان او به الاغ تکان دهنده موسیقی می لرزید. آنها به آرامی در تاریکی اتاق به گردش در حالی که آنوکا او را به رقص دیگری دعوت کرد. من مطمئن نیستم که آنتون چه انتظاری داشت ، اما در حین رقصیدن ، او به طور اتفاقی با الاغ زیبا خود ناتاشا را لمس کرد. وقتی در محور برگشتند ، آنتون به من تکیه داد و ناتاشا را از من پوشاند. در بازتاب آینه ، چقدر او را گاز گرفت ، او را در آغوشش به یاد آورد ، گویی او را ارزیابی و وزن می کند. به تعجب من ، ناتاشا حتی نشانه نارضایتی را نشان نداد ، خیلی به من صدمه زد. در واقع ، من وقتی یک فرد حسود هستم ، کسی را دوست ندارم که به همسر عزیزم نگاه می کنم و با افکار جنسی با او رابطه جنسی دارم ، این را دوست ندارم. بعضی اوقات انواع ابعاد خیال بد را برای ابدیت روی سرم می گذارم و گناهکار هستم. اما با همسر بهترین دوستش: البته این ساده لوحانه است که باور کنیم که زنی مانند زیرک من و حتی با الکل گرم می شود ، به راحتی از شهوتش کنار می رود. خوب ، می فهمی بله ، همه اینها در حالی که هنوز مست بودند! روحیه جدی داشتم اما هرگز ظاهر نشدم. رقصیدیم و هرکدام در یک صندلی جداگانه نشستیم. کمی تردید ، آتوکا به طرف ناتاشا که یک طرف و مدتی در مقابل ما نشسته بود ، بالا رفت و او را باسن به دست گرفت و رضایت من را داد. من پیشنهاد کردم که او یک عمل جراحی پلاستیک روی صورت خود انجام دهد: ترمیم شکل بینی ، شکستن دندانها با سوراخ کردن. با این حال ، او به تهدیدات پاسخ نداد و چیزی در گوش من شروع به زمزمه کردن با خوشحالی برای دوست دختر من کرد. مدتی گیج شدم ، با چشمان شیطانی به او نگاه کردم و سعی کردم که بخندم چون آنها به او زمزمه می کردند. بعد نتوانستم تحمل کنم و او به من زنگ زد. برای چند ثانیه ناتالیا تردید کرد و پس از آن با اکراه در مسیر من رفت. با این حال ، آنتوکا نمی خواهد از طعمه خود دست بکشد. او از روی صندلی بلند شد و دستش را گرفت و او را به سمت عقب کشید. "ناتاشا ، گفتم ، بیا اینجا!" با عصبانیت فریاد کشیدم. "خوب ، آنها به من اجازه نخواهند داد!" - او با گناه خندید و سعی کرد تا خود را از اعتراف زیاد آزاد کند. آنتون او را در صندلی صندلی گرفت و او را در لبه صندلی قرار داد. او با لبخند و تبدیل به یک بره بی گناه ، گفت: "خوب ، ولاد ، شما برای صدمه زدن به یک زن چه کاری انجام می دهید؟ شاید او نمی خواست من را ترک کند. واقعاً ناتاشا؟ وی ادامه داد: ناتاشا با دانستن چگونگی عمل کردن ، حالا خجالتی به او نگاه کرد و سپس به من نگاه کرد ، اما هیچی نگفت. او به سمت من چرخید و بازوهایش را دور کمر پیچید و همسرم را در دامان خود نگه داشت. احساس کردم که صبر را از دست می دهم. یک ترفند دیگر و من شروع به این حرامزاده می کنم! ناتاشا مستقیم به من ، بالای شانه راستش نگاه کرد و حتی بیشتر لبخند زد. "یا شاید او با من نشسته باشد ، اما آیا او استریپتیز به ما نشان خواهد داد؟" پس از سؤال از وی ، گزارش شده كه آنتون به طور اتفاقی کف دست خود را بر روی ران خود قرار داده و آن را به یك جوراب سیاه محكمی كشیده كه لبه بالایی آن را می توان از زیر لباس شب دید. ناتاشا چشم از نوشیدنی چشمک نمی زد. بدون اینکه به من توجه کند ، او ابتدا با یک دست به پای او اصابت کرده است
|